فردا......
فردا و جواب آزمایش غربالگری ،دستان شما ،درگاه خدا،دامان بی بی رقیه و چشمان منتظر من ،من امیدوارم به کسی امید دارم که میتواند و میکند و میدهد هرآنچه را میخواهیم انشالله التماس دعا امروز همان فردایی است که منتظرش بوودم چند بار به آزمایشگاه زنگ میزنم و میگویند آماده نیست دلهره میگیرم شاید خبر بدی در راه باشد خدای ناکرده.....اما یاد توسلم میفتم به بی بی رقیه و رباب و قسم میدهم به سینه های پر شیرش در صحرای کربلا و بار آخر خودشان تماس میگیرند آقایی بسیار با شان و شخصیت و با کلام زیبا و مهربان که میگوید نگرانیتان را درک میکنم ساعت 4 عصر آماده است.آماده میشوم نهار از گلویم پایین نمیرود تا بروم و ببینم جانم مشکلی ندارد...میرسم با دستان لر...
نویسنده :
معصومه
20:33